تولد یکسالگی

پسر قشنگ مامان باورم نمیشه که این یکسال به این سرعت گذشت . یکسال پر از روزهای خوب و قشنگ و حتی روزهای سخت و تلخ، اما هر چی بود گذشت و من الان فقط خاطرات شیرینش در خاطرم مونده. امسال با تمام سالهای زندگیم فرق میکرد چون خدا یه فرشته به من داده که باید خیلی خیلی خوب ازش مواظبت کنم، فرشته ای که دیگه الان شده دلیل زندگیم ، فرشته ای که با اومدنش شادی وعشق رو در زندگیمون چندبرابر بیشتر کرد. عشق مامان الان که یک سالت شده هم خیلی خوشحالم و هم ناراحت ، خوشحال از اینکه تو داری بزرگ میشی و ناراحت از اینکه روزهای قشنگ کودکیت داره به سرعت سپری میشه .

تولد یکسالگی شما خیلی خوب برگزار شد پسر قشنگم . من برای تم تولد تم زنبوری رو انتخاب کردم و همه وسایلت رو با همین تم گرفتیم . شب تولد شما که ۲۷ شهریور بود مصادف شد با جشن عقد روزبه و نگین جون ،برای همین من و بابایی تصمیم گرفتیم روز ۲۸ شهریور که جمعه هم بود تولدت رو برگزار کنیم . مهمونی رو خونه باباحاجی گرفتیم . غذاها شامل چلو کباب جوجه کباب، الویه و مخلفات دیگر بود که روی یک میز خیلی قشنگ چیده شده بود که متاسفانه یادمون رفت ازش عکس بگیریم  . مهمونا هم حدود ۶۰ نفر بودن . خلاصه همه چیز خیلی خوب و عالی برگزار شد و همونی بود که من دوست داشتم . پسر مهربونم امیدوارم سالیان سال سالروز تولدت رو جشن بگیری و همیشه سلامت و شاد باشی عشق مامان. مامان و بابا خیلی خیلی دوست دارن . در ادامه چند تا عکس از تولدت رو هم میزارم